هیچ تمثیل و رمزی در جهان مشهودات برای بیان پیچیدگی درونی و وحدت و انتقال از وحدت تقسیم و تکثیر ناپذیر به «وحدت در کثرت» و یا «کثرت در وحدت» بهتر از سلسله طرح های هندسی در یک دایره یا کثیر السطوح ها در یک کره نیست. به منظور درک پایه ریاضی نقوش اسلامی باید با دقت تمام حرکت های ابتدایی در هندسه را که غالباً به سهولت نادیده گرفته می شوند مورد توجه قرار داد.
نقطه، آغاز هنر اسلامی است، نقطه یعنی ساده ترین و واضح ترین مبداء و آغازی برای هندسه که ماهیتش جزء اسرار است. به طور مثال: اولین حرکات به سوی بعد را با یک نقطه نورانی شروع می کنیم، اولین خط گسترش این نقطه است. وقتی به انتهای این گسترش می رسیم، حرکت دورانی انجام می گیرد تا قلمرو دیگری را احاطه کند. با شکل گرفتن چنین حصاری، یک دایره کامل می شود،
دایره به معیاری تبدیل می شود که پایه و اساس همه اشکال هندسی درون خویش را تشکیل می دهد. کیفیت اولیه و ذاتی دایره شش تا بودن است که بر مبنای شعاع و ارتباطش با محیط دایره نشان داده شده است. در دایره اولیه و ترکیباتش شش ضلعی، یک گروه دایره های مماس با شعاع های یکسان به شکل اصلی را به وجود می آورند.
مثلث، مربع، شش ضلعی اهمیت نقطه از نظر اسلامی این است که در نقاشی برای پیگیری منشاء های خلقت، مسیر به طرف عقب نیست، بلکه به طرف درون است. جهان لاهوتی، یا جهان شعورهای الهام گرفته تنها در دو بعد وجود دارد. به معنی دیگر همچنانکه ذهن درون گرا، یا روح فرد به جستجوی سرچشمه های وجود خویش می رود، به تدریج بدرون کشیده می شود و از جهان سه بعدی دور شده به طرف عقاید و اصول محدودتر ولی قابل درک تر می رود. ماهیت دو بعدی جهان لاهوتی در مینیاتورهای ایرانی مشهود است که سطوح بر سطح بدون پرسپکتیو آن بعد جهان سه بعدی نقاشی شده اند: نقطه، در ذهن نماینده یک کانون واحد از آگاهی هوشیارانه است: در جهان فیزیکی، نقطه نماینده یک واقعه کانونی در زمینه ایست که قبلاً دست نخورده بوده است.
در اولین گروه از چهار نوع توصیف ما، نقطه به صورت لکه ای سفید نشان داده شده، و سمبل وحدت و منشاء می باشد، از لحاظ هندسی نماینده مرکز است- نقطه کنترل کننده گریز همه اشکال است و دایره عالیترین سمبل و آغاز و پایان در شکل هندسی و شکل حیاتی است. سمبول دایره چه در پرستش خورشید نزد اقوام ابتدایی و چه در مذاهب جدید، چه در اساطیر و چه در رؤیاها، چه در ماندالاهایی که راهبان تبتی رسم می کنند، چه در نقشه های شهرها، و چه در طرح های کروی منجمان قدیم، همواره به حیاتی ترین جنبه زندگی که تمامیت نهایی آن است اشاره می کند.
هنر اسلامی در وهله اول توازن بین شکل خالص هندسی و آنچه که شکل حیاتی (اساسی) نامیده می شود می باشد. بنابراین هنر اسلامی در اشکال هندسی می تواند مرحله کریستالیزه شدن باشد. استادان بزرگ اپن هنر بدن شک بوسیله انضباط ریاضیت معنوی برانگیخته شده و در آن فرو می رفتند که این هنر آنها محتوی و معنی داد و آن را در مقامی قرار می داد تا بیننده را در ارتقاء درک معنوی اش راهنمایی کند. هنر هندسی اسلامی بر مبنای اساس نقوش کیفی رقمی فلسفی و پایه ریاضی قوانین تکرار، تشکیل شده اند، و هنرمند اسلام نه تنها در ریاضیات به معنی هندسی آن فرو می رفت بلکه ریاضیات لازمه هنر او بود. در نتیجه مسیر خط از نقطه شروع می تواند نماینده نقطه ای باشد که خود را به بیرون کشانده است.
یک خط یعنی، وقتی نقطه ای به بیرون و دور از منشاء خود حرکت کرده است. سمبل تقارن هستی است و وقتی دایره کامل می شود وحدتی به دست می آید که این منعکس کننده وحدت نقطه منشاء است. دایره نه تنها بیان کامل عدالت و برابری در همه مسیرها در یک حیطه محدود است، بلکه هم چنین زیباترین «مادر» برای همه چند ضلعی ها است. که آن هم در آنها می گنجد و هم آنها را در برمی گیرد.
خارج از مفهوم زمان، دایره همیشه به عنوان سمبل ابدیت نگاشته شده، بدون آغاز و بدون پایان، فقط وجود دارد دایره سمبل روح است و مربع سمبول ماده- پایبند زمین، جسم و واقعیت است. شش ضلعی و مثلث، مکمل یکدیگرند یکی در درون دیگری همزیستی می کند. مربع به خودی خود منعکس کننده خویش است و زمانی که مربع ها از درون مرکز یک مربع مادر پدیدار می شوند جنبه دوگانه را در خویش دارا می باشند. این سه شکل اساسی برای نمایش سمبولیک چهارگوش « ارض، زمین یا جهان ماده، مثلث، هوشیاری بشر و شش ضلعی (با دایره) بهشت به کار می روند.
منبع : سایت مینیاتور